«ع. ص» چگونه «روز واقعه» عاشورایی را از قرائت انحرافی بهاییت مصون نگاه داشت؟
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۱۱۹۳۲
فیلم «روز واقعه» یکی از مهمترین و ماندگارترین آثار سینمایی درباره واقعه عاشورای حسینی است که بر اساس فیلمنامهای از «بهرام بیضایی» در سال ۱۳۷۳ ساخته شد. فیلم روایتی درباره شبلی، جوانی نصرانی است که به عشق دختری مسلمان به نام راحله اسلام میآورد و نام عبدالله را برای خویش انتخاب میکند.
در روز عروسی این جوان، یک روز پیش از واقعه عاشورا، اخبار شهادت حضرت مسلمابن عقیل (ع) را در مراسم عروسیاش از زبان خانواده میشنود و یکی از ماندگاترین سکانسهای معنوی فیلم در سینمای ایران رقم میخورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داماد، نوعروس را خود را رها کرد و پی آن نجوای محرمانه میرود. این نجوا به به او گفته که فردای عروسیاش مسیح در نینوا روی صلیب خواهد رفت و عبدالله راهی کربلا میشود. او خوانده شده، چون حقیقت را نیافته، چون تصور میکند بدون دیدن حسین (ع) حقیقت را درک نمیکند راهی کربلا میشود.
مراسم تقدیر از مصطفی شایسته تهیه کننده فیلم روز واقعه در بنیاد سینمایی فارابی
فیلم «روز واقعه» که چندر روز پیش تهیهکنندهاش مصطفی شایسته در بنیاد سینمایی فارابی تقدیر شد را شهرام اسدی کارگردانی است و فیلمنامه آن را بهرام بیضایی بر اساس کتابی از خودش نوشته است. غیر از بحث مهم ساخته شدن فیلم که شبیه معجزه در سینمای ایران است. طبق یک رسم معمول بیش از آنکه عوامل اصلی دخیل در این پروژه و حضور سایر عوامل محتوا در رسانهها منتشر شود مهمترین عملیات رسانهای حول بهرام بیضایی نویسنده و کارگردان سینماست و که اغلب تمامی جهتدهیهای رسانهای حول این نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما منتشر میشود تا روز واقعه پروژه او جلوه کند و او به عنوان شایستهترین گزینه برای نگارش فیلمنامه روز واقعه به افکار عمومی معرفی شود.
این جهتدهی رسانهای در حوزه فرهنگی سالهاست که زمینه دلزدگی شهرام اسدی کارگردان متبحر این فیلم را فراهم کرده است.
از حیث تکنیکال و فنی با نادیدهانگاری نقش کارگردان، عامدانه بزرگنمایی بیهوده بیضایی سالهای متوالی دنبال شده است، در حالیکه با مرور آثار بیضایی به سادگی میتوان تشخیص داد که آثارش بر خلاف پروپاگاند و هیاهوی رسانههای داخلی دارای شاخصههای سینمایی نیست و بیشتر به تله تئاتر شباهت دارد و آنچه به روز واقعه منزلت سینمایی بخشیده کارگردانی متبحرانه شهرام اسدی است.
به هر حال بخش عمدهای از رسانهها هر ساله به بهانه عاشورا حسینی به سراغ عوامل این اثر رفته و گفتوگویهای بسیار معمولی را انجام دهند تا درباره مظلومیت بهرام بیضایی مرثیه سرایی کنند. به عنوان مثال در این یکی از این گفتگوها علیرضا شجاع نوری میگوید: اینکه اگر آقای بیضایی میساخت قطعا کار متفاوت از این چیزی میشد که الان هست، در این شکی نیست و من اگر خودم را جای آقای بیضایی بگذارم برایم دردناک است که بچهام را بدهم یک نفر دیگر بزرگ کند.. اما یک وقتی هم مثل ماجرای موسی (ع) میشود که بچه نباید پیش مادرش بماند، اگر میماند شاید فرعونیها نمیگذاشتند به حیاتش ادامه بدهد. یک ملاحظاتی وجود داشت که شاید فکر کردند که اگر آقای بیضایی بسازد اصلا ساخته نمیشود و نیمه راه نمیگذارند تمام شود.
لادن مستوفی در نمایی از فیلم روز واقعه
بهرام بیضایی چند سالی است که از ایران کوچ کرده و در آمریکا زندگی میکند. در کنار اینها همکاری سالهای اخیر او با عباس میلانی و آشکار شدن برخی عقاید این فیلمساز در آمریکا نشان میدهد که جریانی که تلاش میکند نقش بهرام بیضایی را در روز واقعه برجسته کند چه مقاصدی را دنبال میکند.
این جریان طی سالهای اخیر تلاش میکند بیضایی را از مهمترین و مولفترین عوامل دخیل در یکی از مهمترین فیلمهایی عاشورایی تاریخ سینمای ایران تصویر میکند تا در وضعیتی تحقیر آمیز مهمترین محتوای سینمایی به نگارش درآمده درباره عاشورا به نویسندهای نسبت داده شود که در خانواده یک بهایی رشد یافته و با این دستاویز جریان مقاصد دیگری دنبال شود.
روایت یک نصرانی تازه مسلمان شده است که توسط حسینابن علی (ع) به سرزمین کربلا در روز عاشورا فراخوانده میشود شالوده اصلی روایت بهرام بیضایی را دربرمیگیرد که انگارههای شیعی در متن فیلمنامه آنچنان شاخص نیست.
اگر تاریخ و جریانات تاثیر گذار بر ساخت فیلم روز واقعه را دنبال کنیم درخواهیم یافت که نقش بیضایی در تالیف فیلممنامه بسیار کمرنگ است و خروجی اثر در فرآیند ساخت روز واقعه توسط افراد واجد صلاحیتی حفاظت شده است.
در جریان ساخت این فیلم ماندگار قوام مفهومی شیعی و مصونیت از هر انحرافی را باید به مرحوم «علی صفائی حائری» معروف به «ع. ص» مجتهد، فقیه، عارف و اندیشمند شیعه نسبت داد که مرگ مشکوک او را در تیر ماه ۱۳۸۷ تعجب همگان را برانگیخت و در نهایت یک تصادف ساده جلوه داده شد.
غیر از تالیفات مشهور و مذهبی «ع. ص» برای اینکه به تاثیر شگرف او در حوزه ادبیات و صنعت سینما «ع. ص» پی ببریم کافیست اظهارات سیدمجید پورطباطبایی را در مورد دامنه فعالیتهای او را بررسی کنیم. آنچه عضو سابق شورای پروانه ساخت و نمایش (به مدت بیش از ۱۰ سال) درباره علی صفایی حائری مطرح میکند تنها بخش کوچکی از تاثیرات فرهنگی اوست.
پورطباطبایی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ درباره علی صفایی حائری میگوید:
رضا میرکریمی، کارگردان زیر نورماه در مصاحبهای با مجله فیلم در زمان اکران، تصریح کرده است که فیلم زیر نورماه را بر اساس شیوه زندگی و درسهایی که از آیتالله حاج شیخ علی صفایی حائری آموخته است، ساخته است.
صادق کرمیار، نویسنده، در هنگام نگارش رمان مستوری که انتشارات کتاب جمکران آن را منتشر کرده است، مواردی از آموزههای مرحوم عین صاد را در دهان قهرمان اصلی رمانش شهید زینالدین گذاشته است. در رمان دیگری که احتمالا نامش شیدایی باشد و همین ناشر زیر چاپ دارد هم باز همین شیوه را پیش گرفته است.
مراودات آن مرحوم با سینماگران فراوان بود. علیرضا داودنژاد در هنگام ساخت فیلم نیاز (فیلم مورد ستایش سیدمرتضی آوینی) با ایشان دمخور بود وهر شب چهارشنبه که میآمد جمکران، اول میآمد منزل استاد و چند ساعتی با هم گپ و گفت داشتند، بعد به اتفاق هم به مسجد مقدس جمکران میرفتند.
مرحوم رسول ملاقلی پور، نادر طالبزاده، ابوالقاسم طالبی، اسلاملو، مرحوم سیفالله داد، مرحوم سلحشور و بسیاری از سینماگران با ایشان مراوده داشتند. خاطرم هست که آن مرحوم به سیفالله داد به طور اکید توصیه میکرد که معاونت سینمایی را نپذیرد که ضایع خواهد شد.
با این پس زمینه تاثیرگذار مرحوم صفایی رضوانالله تعالی علیه در تغییر محتوا و روح کلی فیلم روز واقعه شهرام اسدی تاثیر فراوان داشت. اصل سکانسی که زندهیاد جمشید مشایخی به عبدالله اسبی میدهد، پیشنهاد مرحوم صفایی بود. حتی بسیاری از گفتارهای متن فیلم را ایشان اصلاح کرده است. ماجرا از این قرار بود که تهیهکننده روز واقعه، بنیاد سینمایی فارابی بود و ناظری که بنیاد برای نظارت در حین ساخت انتخاب کرده بود مرحوم میرمهدی حسینی، که همراه با ایشان در تصادف مرحوم شد ناظر پروژه بود.
در تیتراز فیلم نام سید مهدی حسینی فرد نزدیک به مرحوم علی صفایی حائری به عنوان مشاور فرهنگی فیلم روز واقعه درج شده است
فیلم در اطراف ساوه فیلمبرداری میشد. هر شب مرحوم حسینی با یک جیپ آهو که متعلق به بنیاد بود، در قم به منزل مرحوم استاد میآمد و میگفت امروز این فصل (سکانس) را گرفتیم، فردا فصل فلان را میگیریم. او با مرحوم استاد به گفتگو و بحث مینشست و درباره گفتگوهایی که در فیلمنامه رد و بدل میشد، بحث میکردند. آقای شهرام اسدی فکر میکرد پیشنهادات مرحوم حسینی متعلق به خودش است، اما واقعیت این است که فیلمنامه آقای بیضایی مشکلات محتوایی و ساختاری داشت، اما چون حسینی را ناظر فیلم میدانست و به بهینهسازی اثر و بهتر شدنش کمک میکرد، او هم این همفکری را پذیرفت لذا روز واقعه به این شکل فیلم مانایی شد که هنوز پس از حدود سی سال که از ساخت آن میگذرد، در عرصه فیلمهای مذهبی یکه و تنهاست.
پورطباطبایی در گفتوگوی تفصیلیاش درباره نظارت مرحوم «ع. ص» در مورد فیلم واقعه به روایت از ایشان نقل میکند: من دلم میخواهد یک بار دیگر فیلم را ببینید، بعد فیلم نامه بیضایی را هم ببینید و تطبیق دهید. فیلم نامه بیضایی فقط تکیهاش بر بحث جوان مسیحیِ تازه مسلمان است، اما در فیلم اصلا ماجرا جور دیگری شده است.
آیا فیلمنامه روز واقعه صرفا متعلق به بهرام بیضایی است؟
در ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ نسخه ترمیم شده فیلم سینمایی «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی این روزها به بهانه عاشورا و تاسوعای حسینی در سینما «آزادی» به نمایش درآمد و عوامل سازنده به بهانه نمایش این نسخه در این مراسم حاضر شدند و عبدالله اسفندیاری از مدیران سینمایی دهه شصت از رازی ناگفته شده درباره فیلمنامه پرده برداشت.
عبدالله اسفندیاری که در ساخت فیلم نقش مستقیم ایفا میکرد گفت: «طرح اولیه را آقای داریوش فرهنگ وقتی ما تلویزیون بودیم آوردند. طرحی که ۵ صفحه بود. در فاصله سالهای ۵۹ تا ۶۲ دوبار من مدیر گروه بودم و یکبار هم آقای بهشتی بودند. زمانی بود که اقای رهگذر (کیهان) رفت و آمد داشت و «سربداران» داشت ساخته میشد. ما قصه مسیحی که به کربلا میآید و مسلمان میشود را شنیده بودیم. این را مطرح کردیم. من در روضهها شنیده بودم این را. آن زمان به آقای فرهنگ (داریوش) گفتیم. آقای فرهنگ در ابتدا طرحی ۵ صفحهای به نام خودش آورد و ما گفتیم طرح خوبی است به یک فیلمنامه نویس بدهیم تا بنویسد. به آقای رهگذار پیشنهاد شد و او گفت موضوع مهیبی است و من جرات نمیکنم. بعد محسن مخملباف مطرح شد و او هم گفت جرات نمیکنم. آقای فرهنگ رفت و کاندیداهای مختلفی که مطرح شد، یک ماه پیدایش نشد. بعد از یک ماه فیلمنامه آورد و روی میز من گذاشت. رویش نوشته بود «روز واقعه» نویسنده ع - سالک. وقتی فیلمنامه را خواندیم از سبک و سیاق کار فهمیدیم کار چه کسی است. گفتیم چرا اسم فیلمنامهنویس اصلی را ننوشتی؟ گفت: ترسیدم حساسیتی ایجاد شود. دنبال ساختش رفتیم و این همزمان شد با بیرون آمدن ما از تلویزیون و تشکیل فارابی. اقای جلایر فیلمنامه را خریده بود و میخواست بعد از سفیر بسازد.»
اسفندیاری در پاسخ به این پرسش که خود بهرام بیضائی نمیخواست فیلمنامه را بسازد گفت: «نه، اصلا مطرح نشد. طرح اول و فیلمنامه اولیه پیشنهاد ما بود. ما تم اصلی قصه را دادیم. آقای فرهنگ طرح دادند و آقای بیضائی فیلمنامه را نوشتند. از زمانی که این طرح مطرح شد تا زمانی که ساخته شد ۱۰ سال طول کشید. فیلمنامه بدون صاحب مانده بود و یکبار یکی از دوستان سمعی بصری سپاه آقای «آقاربپرست» قصد داشت تهیه کننده کار باشد و کارگردانهای مختلفی از جمله بیضائی و محمدعلی نجفی مطرح بودند. او تمایل داشت کس دیگری جز بیضائی کار را بسازد، به نجفی راضیتر بود. پیشنهاد من شهرام اسدی بود و آقای نجفی میخواست فیلمنامه را تغییر بدهد.
روایت اسفندیاری نشان میدهد که فیلمنامه ایده پیشنهادی خودش بوده و چند بار بازنویسی شده و در نهایت بیضایی این کار را با نام خودش منتشر میکند. با این دادهها میتوان این خط رسانهای حامی بیضایی را به درستی تحلیل کرد.
با این استنادات و شهود زندهای که به روند شفاف نگارش و تولید فیلم گواهی میدهند، جریان رسانهای خزنده اغلب داخلی و بعضا خارجی بیضایی را به عنوان مولف اصلی و کنار گذاشته (با ظرافت مظلومنمایی) از این پروژه ستایش میکنند و دائما مسئله نگارش فیلمنامه و توانایی او را درباره فهم عاشوراییاش برجسته میکنند. همانطور که میتوان حدس زد این جریان مقاصد دیگری را از برجسته کردن بیضایی در این پروژه دنبال میکنند.
حسین پناهی شاعر و بازیگر سرشناس دهه شصت و هفتاد شمسی در نمایی از روز واقعه
تعمقی در ساختار فیلمنامه بیضایی
«روز واقعه» بهرام بیضایی برگردانی از رمان تاریخی جرجی زیدان (نویسندهای مسیحی) است درباره داستان جوانی مسیحی تازه مسلمان شده که در شب زفاف با دختری مسلمان، با ندایی درونی که او را به یاری فرامیخواند مواجه شده و سیر و سلوکی روحانی را آغاز کرده و به دنبال منشأ این ندا، سر از دشت کربلا درمیآورد البته کمی پس از وقوع واقعه عاشورا، اما او که دلیل مسلمان شدنش را حسین بن علی (ع) معرفی میکند، در این انتخاب به یقین میرسد.
بیضایی رمانی تاریخی را مبنای نگارش فیلمنامه خود قرار داده که متعلق به جرجی زیدان است و این نویسنده قطعاً دخل و تصرفی در آن داشته و برخی روایات خود ساخته را برای سیال بودن داستان و در اقتباس هنری به منظور کشش دراماتیک آن وارد کرده است. صرفنظر ز این موضوع باید این مسئله مهم را در نظر داشت که بهرام بیضایی نه چندان وفادار به اصل رمان جرجی زیدان، عبارت معروف «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» منقول از امام حسین (ع) را تم اصلی فیلمنامه خود قرار داده است.
دکتر یعقوب توکلی، کارشناس مسایل سیاسی و پژوهشگر تاریخ اسلام و ایران با اشاره به این تم رایج در اغلب روایتهای مذهبی که همواره کاراکتری غیرمسلمان در آن ایفای نقش میکند میگوید: در اغلب آثاری که درباره عاشورا و با نگاه ادبی و داستانی نوشته شده مساله عنصر مسیحی به طور جدی حضور دارد و شاهد راوی و شاهد مسیحی در داستانهای مربوط به عاشورا هستیم.
توکلی این موضع از زوایه دیگری توضیح میدهد و میگوید: شاید بخشی از این مساله به دلیل نوشتههای مسیحیانی باشد که راجع به عاشورا نوشته اند. مثلا کتاب «فاجعه کربلا» جرجی زیدان به موضوعی شبیه موضوع اسرای کربلا میپردازد. در کتاب «پیشوای بر حق» جرجی زیدان نیز دوره خلافت حضرت علی (ع) یک مسیحی به عنوان شخصیت اصلی در داستان ترسیم شده است.
توکلی درباره حضور روایت اول شخص مسیحی اشاره میکند: این نگاه از زاویه دید مسیحی در حوزه ادبیات تصویری بیشتر از قصه است. مثلا در فیلم روز واقعه شهرام اسدی، راوی آن از ابتدا تا انتها یک جوان مسیحی است که از منظر امام حسین (ع) مسلمان شده است. در سریال معصومیت از دست رفته نیز شاهد اصلی ماجرا و نزدیکترین شخصیت به قصه کربلا ماریا همسر مسیحی شوذب خزانه دار است که بیشتر از زبان او با ماجرای کربلا آشنا میشویم. در سریال مختارنامه نیز یک روایت ۵۵ دقیقهای از ماجرای عاشورا وجود دارد که بخش اصلی این روایت به ماجرای وهب نصرانی و مواجهه او با سپاه عمر سعد مربوط میشود. در واقع، میر باقری در اوج روایت خود از ماجرای کربلا داستان یک مسیحی را روایت میکند. در تئاتر نیز همین طور است و یکی از موفقترین تئاترهای ما در زمینه عاشورا تئاتر «خورشید کاروان» است که همه ماجراهای آن در دیر یک راهب نصرانی اتفاق میافتد. هنگامی که این قضایا را در کنار هم میگذاریم میبینیم که رمان مجید قیصری در این فرایند قرار دارد و روایت مسیحیان درباره عاشوراست.
با توجه به مستندات اشاره شده در این گزارش، نویسنده فیلمنامه بهرام بیضایی که آن در قالب کتاب- فیلمنامه منتشر کرده، اصل قصه و حضور یک شخصیت مسیحی در متن رویدادی مذهبی - شیعی را از نمونههای مشابه برداشت کرده و نباید فراموش کنیم طرح و ایده اولیه این فیلم متعلق به عبدالله اسفندیاری است. از طرف دیگر هرس نگرشهای انحرافی توسط مرحوم «ع. ص» حذف شده و گرنه یک قرائت بهایی در متن اثر برجسته میشد. از طرفی خروجیهای مهجور بیضایی به تله تئاتر شباهت دارد و از سینما به ماهو سینما قائل به فرم و تکنیکهای خاص آن دور است و سینمایی شدن این اثر به زحمت و تلاش کارگردان آن شهرام اسدی باید نسبت داد.
منبع: مشرق
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فیلم روز واقعه واقعه عاشورا علی صفایی حائری فیلم روز واقعه بهرام بیضایی آقای بیضایی تهیه کننده آقای فرهنگ شهرام اسدی رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۱۱۹۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاهتر نکنیم
جمعی از بزرگان فرهنگ و ادب کشور به تماشای «مست عشق» حسن فتحی نشستند؛ فیلمی که کارگردانش آن را در زمانه خشونت و نفرتپراکنی حاوی پیامی از بارقه امید میداند برای تأمل و نواندیشی.
به گزارش ایسنا، روز جمعه ۱۴ اردیبهشتماه اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهرههای حوزه مولویشناسی و شمس پژوهی و شاهنامهپژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبانهای باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجتالله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.
در میان این چهرههای فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد در حالی به تماشای فیلم نشست که در تیتراژ فیلم نامش به عنوان مشاور ذکر شده است.
از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزازیدر ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجتالله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام میداد.
او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد: من این تلاش و عزم را گرامی میدارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟ به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آنها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را میدهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق میکند.
ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.
سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامهنویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.
او با اشاره به شیوه روایت فیلم گفت: من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامهنویسی عرض میکنم که سالهاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقهمند به فیلمنامهنویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاهپیرنگ میبینم. آنها بسیار دوست دارند که فیلمنامهنویسی متفاوت را با روایتهای موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستانگویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامهنویسی ترجمه شده رجوع میشود. این در حالی است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایتهای موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بیراه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستانگویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیشتر از او عطار و سنایی هم چنین تجربهای داشتند.
توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایتگری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتابهای خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.
در پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدمها بیآنکه خواسته باشیم، متولد میشویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه میزند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاهتر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخکامی و خشونت و نفرتپراکنی، میتواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شدهی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگنظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.
این اثر سینمایی بیهیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطرهای از دریای بیکران اندیشههای عرفانی است.»
در این زمینه بخوانید:
تمجید میرجلالالدین کزازی از «مست عشق»
ژاله آموزگارانتهای پیام